شهر در میان مردم و کارشناسان گویای تمدنی است که رونق آن را شهر نشینان و روستانشینان موجب می شوند . مکانی که در آن اقتصاد ، فرهنگ ، سیاست و اجتماع ، فضایی را تشکیل داده اند تا شهر را از تعریف های تک بعدی خارج کرده و نگاه سیستمی را جایگزین سایر برنامه ریزی های مربوط به آن کنند . هرچند تکیه صرف بر مباحث اقتصادی که امروزه در هر محفلی جزو جدانشدنی محسوب می شود ، پرداخت نادرست این مباحث به دلیل عدم وجود دیدگاه سیستمی شهر را وارد منجلاب بزرگی کرده است.
فراموشی مباحث فرهنگی ، اجتماعی و سیاسی خط مشی کار و اقتصاد راتغییر داده و شهر را یا به سوی بیکاری فساد برانگیز و یا به سوی بردگی قشر ضعیف سوق داده است . اگر بخواهیم مقصر را در این میان بیابیم در وهله اول همین مردم بویژه قشر ضعیف جامعه هستندکه اهدافی بسیار کم ارزش را برگزیدند و این جمله ها را در خانواده خود نهادینه کردند که « قشر ضعیف ضعیف است واگر پیشرفت حاصل کند شاید از طریق گناه و خوردن مال دیگران باشد» . این که آن قشر هنوز اعتقادات و باورهای دینی خود را از یاد نبرده است جای بسی شکر دارد ولی در دراز مدت فرزندان خود را آلوده به آسیب ها و جرم های اجتماعی نا خواسته خواهند دید.
این دیدگاه طرد شده قشر ضعیف که همچنان در برخی از خانواده ها مشهود است باعث سوء استفاده بسیاری از کارفرمایان شده تا جائیکه در برخی از شهرهای صنعتی جامعه ما، بردگی را از نزدیک لمس می کنیم.
بهره کشی از زنان و دختران با دستمزد پائین ، فحاشی و اخراج کارگران از مواردی است که درشکایت نامه های این قشر ضعیف قابل انکار نیست.
امروزه دیدگاه تک بعدی به شهر و فراموشی مباحث فرهنگی ، اجتماعی و سیاسی تنها به قشر ضعیف جامعه حمله ور نشده و موجب آه و ناله کشیدن کارفرمایان ، سرمایه داران ، موسسات دولتی و غیر دولتی شده است.
بانک ها و شهر مقروض پدیده ای است که در ادبیات اقتصاد ایرانی قابل هضم است .پدیده ای قدرتمند در ایران که برنامه آن بازی با پول مردم و در برخی موارد مصادره اموال قشر ضعیف است . بانک ها در گیرو دار توسعه شهری توانستند در ازای مصرف گرایی جامعه ما سود های سرشاری را در کیسه کنند.سود های هنگفتی که شهر را دچار خود کشی دسته جمعی کرده است.
اصطلاح بانکداری اسلامی نیز جز محدود کردن خدمات بانکی و قدرت گرفتن شاخه جدیدی از بانک ها با عنوان بانک خصوصی دست آوردی نداشت تا جائیکه مردم ربای سنتی را ترجیح می دهند . با همه این تفاسیر اگر سود بانکی در مسیر درست سرمایه گذاری می شد وضعیت موجود چنین نبود . هرچند در موقع ارائه آمار مقداری از سرمایه گذاری خود را در بخش تولید اعلام می کنند ولی دیری نمی گذرد که اژدهای چین تولید ایرانی را می بلعد و از همه بدتر نبود کیفیت در تولید و یا نبود نیاز سنجی بازار هدف صادرات را جزو آرزوهای کار فرمایان قرار داده است.
سود وحشتناک در پناه بانکداری اسلامی ، استمهال بدون منطق پرداخت وام های میلیاردی به تولید کنندگان اسمی (دلالان رسمی) روز به روز اعتماد اقشار جامعه به بانک ها را سلب کرده و تعامل با بانک ها جز از سر اجبار نیست.
اینکه بانک چه نقشی در رشد و توسعه شهری دارد مقوله ای است که برای جامعه ما تعریف نشده و عدم تشخیص و شناسایی تولید کنندگان توسط بانک ها مسیر واردات را تسهیل و مصرف کننده را نیز دچار ابهام می کند. درماه های اخیر نیز به دلیل فشار بانک ها بر مقروضین ، تعاونی های اعتباری که به دلیل اخذ کارمزد وسود بسیار پایین علیرغم نداشتن مجوز از بانک مرکزی بهترین گزینه برای مردم است ، در معرض اتهام قرار گرفته اند . در نهایت بانک ها علیرغم سر درگمی خود ، شهر را به لحاظ حقوقی در کیسه خود دارند که این روند ممکن است امنیت ملی را تحت الشعاع قرار دهد.